حقوق بازنشستگان کفاف ۱۰ روز زندگی را می‌دهد | «سالمند کارگری» معضلی جدید

یازار :

+0 به یه ن

 

همشهری:حقوق بازنشستگان کفاف ۱۰ روز زندگی را می‌دهد | «سالمند کارگری» معضلی جدیدعلی دهقان‌کیا: بیشتر از یک‌سوم بازنشستگان تامین اجتماعی حداقل‌بگیر هستند؛ یعنی باید با ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان در یک‌ماه زندگی کنند که بررسی‌ها نشان داده فقط کفاف ۱۰روز از ماه را می‌دهد.

به گزارش شهرآرانیوز، آمار دقیقی در کشور از اینکه چند درصد از سالمندان در ایران مجبور به‌کار هستند، وجود ندارد، اما کافی است در شهر سر بچرخانی، آنها را می‌بینی که با موهای سفید، دستانی لرزان، چشمانی کم سو و قدم‌هایی آهسته دستفروشی می‌کنند، مسافرکش هستند یا به کارگری در کارگاه‌های کوچک تن داده‌اند. پیرمردان و پیرزن‌هایی که روزگار طوری به آنها سخت گرفته که مجبورند به جای استراحت در خانه، پا به پای مردم دیگر به خیابان بیایند

و کار کنند.

تازه در این چند سال که بحران اقتصادی با بحران کرونا در هم تنیده شده، آنها بیشتر تحت فشار قرار گرفته‌اند؛ حتی سالمندانی که بازنشسته هستند و حقوق می‌گیرند هم از این اصل مستثنی نیستند و خیلی‌هایشان مجبور به پیدا کردن شغلی تازه شده‌اند؛ گرانی افسار گسیخته و خرج بیماری های جورواجور در دوران پیری و کرونا را چه به حقوق‌های ۳ و ۴ میلیونی؟

 مقالات بیشتر:بهترین آسایشگاه سالمندان فاطمی

کارکردن در پیری، حق ما نبود

هفته پیش ۷۰ ساله شده است. هم فشارخون و هم قند دارد و  یکبار هم سکته قلبی کرده، دکتر به او گفته نباید خودش را زیاد خسته کند، نباید خیلی گرم یا سردش بشود، آلودگی هوا برایش مثل سم است، باید برود یک جای خوش آب و هوا زندگی کند، اما مگر با حقوق بازنشستگی می‌شود این کارها را انجام داد؟ در خیابان‌هایی که طرح ترافیک نیست، مسافرکشی می‌کند. تعمیرکار لوازم خانه هم هست، ولی مغازه ندارد. «شما بگو چرا کار نکنم؟ اصلا کدام سالمندی هست که بعد از یک عمر دویدن، دوست داشته باشد که باز هم بدود؟ حقوق بازنشستگی کفاف زندگی را می‌دهد؟ بیمه تامین اجتماعی هزینه‌های دارو و درمان را درست و حسابی پرداخت می‌کند؟ بچه‌هایمان کار درست حسابی دارند و رفته‌اند پی زندگی‌شان؟ کدام یک؟ قبلا اگر فاصله‌مان تا خط فقر یک تا ۲ میلیون بود، الان ۵ تا ۶ میلیون زیر خط فقریم. قبلا اگر یک روز می‌دویدیم که یک کیلو گوشت بخریم، الان باید یک روز بدویم تا پول ۲ کیلو میوه بشود. دستم دائم خواب می‌رود، تنگی نفس دارم، شب که می‌شود چشمم نمی‌بیند، ولی باید کار کنم. تازه معلوم نیست این وضع تا چه زمانی ادامه پیدا کند، بازنشستگی برای ما معنا ندارد. اندازه یک جوان ۳۰ ساله باید کار کنیم.»

صبحانه و ناهارش را در خیابان می‌خورد. در طول روز اگر کسی برای تعمیر لوازم خانگی هم زنگ بزند سراغ آن کار می‌رود، اما مشتری‌هایش از وقتی کرونا آمده کمتر شده‌اند. «احتمالا چون فکر می‌کنند مسافرکش هستم می‌توانم ناقل باشم، اما بچه‌ها می‌گویند بیشتر مردم با موبایل، اینترنتی تعمیرکار پیدا می‌کنند، برای همین به تو زنگ نمی‌زنند. من هم که بلد نیستم با گوشی مشتری پیدا کنم.»

جمال آقا امیدش را برای بهتر شدن اوضاع از دست داده، نمی‌داند تا کی باید کار کند، فقط می‌داند که دوست ندارد وضع زندگی‌اش از اینی که هست بدتر شود. «حق یک فرد سالمند نیست که برای مخارج روزانه‌اش دوباره کار کند. ما یک عمر دویدیم که آخر عمری چند سالی را در کنار خانواده استراحت کنیم، اما حالا باید چند برابر دوران جوانی کار کنیم تا خرج یک زندگی عادی را در بیاوریم.»

 

 

دستان لرزان کلوچه‌فروش

با یک دست جعبه کلوچه را گرفته و با دست دیگرش میله قطار مترو را. وقتی تبلیغ می‌کند هرکلوچه ۳ هزار تومن، از زیر ماسک صدایش به سختی می‌آید. نگاهش به جمعیت است که سر در ماسک و موبایل دارند. احمد آقا تلاش می‌کند صدایش را بالاتر ببرد، شاید کسی یادش بیاید که کلوچه‌ای برای صبحانه می‌خواهد، اما انگار کسی میلش به کلوچه او نیست. کارش این شده که ۸ صبح، نخستین قطار مترو را سوار شود و آنقدر بالا و پایین و شرق و غرب برود تا این یک جعبه کلوچه فروش برود. طول قطار مترو را نه به تندی و آسان که با گام‌های محتاط و لرزانی که با هر توقف یا ترمز قطار لرزان‌تر می‌شود، طی می‌کند تا مشتری پیدا شود.«۳۰سال خیاط لباس زنانه بودم، از یک جایی به بعد نه چشمم سوی دوخت و دوز داشت و نه دستم در کار با چرخ خیاطی یارم بود. با ۱۰ سال بیمه و ماهی ۳ میلیون تومن، بازنشسته شدم. دیدم ۳ میلیون را بدهم کرایه خانه؟ خرج مریضی خودم و زنم کنم؟ میوه و گوشت و مرغ بخرم برای هفته‌ای یک‌بار مهمان‌داری از بچه‌هایم؟ پول آب و برق و تلفن بدهم؟ کدامش را؟ دستفروش شدم، اول در خیابان و بعد در مترو. روزی ۸۰ هزار تومان در می‌آورم و آخر هفته‌ها هم نمی‌آیم. همان یک روز استراحت بس است و زیاد.» ‌نگرانی احمد آقا زیاد شدن لرزش دستانش است، اینکه نتواند بیاید دستفروشی و در خرج و مخارج خانه بماند. «همین الان با توقف قطار سرگیجه می‌گیرم و هر آن می‌خواهم بخورم زمین. بچه‌هایم هم گرفتاری‌های خودشان را دارند. خرج و گرانی زیاد است، توقع یا انتظاری برای کمک ندارم. من از وقتی راه رفتن را یاد گرفتم کار کردم، مطمئنم تا دم مرگم هم باید کار کنم.» کلوچه‌ها کم نشده، احمد آقا باید خط مترو اش را عوض کند تا شاید فرجی شود. «قبلا پیری حرمتی داشت، می‌گفتند وجودش برکت است، اما الان باید مراقب باشیم سر بار کسی نباشیم.»

کار خیابانی در تمام فصول

چند سالی است که زیر پل عابر پیاده یکی از میدان‌های اصلی مرکز تهران لیف و اسکاچ و دستمال آشپزخانه می‌فروشد، تابستان و زمستان ندارد، او همیشه آنجاست. نزدیک به ۸۰ سال دارد و فلج شده، ولی نمی‌تواند که کار نکند، یعنی نمی‌شود.«۱۵ سالی است که جراحی کرده‌ام؛ از گردن تا کمر. دکتر گفته بود که احتمال فلج شدن هست، حالا پای چپم از کار افتاده و از همان وقت، شوهرم زن دیگری گرفت و من را هم طلاق نداد. هنوز اسمش توی شناسنامه‌ام هست، من هم مستأجرم و نزدیک دخترم زندگی می‌کنم. کار در خیابان برایم سخت و خطرناک است. ۲ بار موبایل قدیمی و خرابم را دزد برده. یکبار که به پسری اعتماد کردم تا برایم از دکه شارژ بگیرد، رفت و دیگر نیامد، اما تا وقتی دست دارم، لیف و اسکاچ می‌بافم و همین‌جا می‌فروشم. چند سال پیش سیسمونی و لباس نوزاد هم سفارش می‌گرفتم و می‌بافتم اما الان کمر و دستم خیلی درد می‌کند و دیگر توان ندارند. وقتی ساعت‌ها روی یک صندلی می‌نشینم، تمام استخوان هایم از درد می‌سوزند.»

نه بیمه دارد، نه حقوق بازنشستگی. خودش است و لیف‌ها و اسکاچ‌های پول ساز؛« بیمه ندارم، مریض هم بشوم دکتر نمی‌روم، هزار درد دارم. چشم هایم هم آب مروارید آورده، اما هزینه جراحی و عمل زیاد است. یک ساعت که لیف می‌بافم چشم هایم از درد، به سر درد می‌رسد. اما چه کنم؟ باید خرج خودم را در بیاورم، کسی هم که از زندگی‌ام می‌پرسد، جرأت درددل کردن ندارم، از بس درد خود مردم زیاد است.» آن سال‌های اول چند باری این در و آن در زده تا برود تحت پوشش بهزیستی یا کمیته امداد، اما نشد که نشد. «این کارها پیگیری ‌می‌خواهد، من توان راه رفتن ندارم، چه برسد به این که از این اتاق به آن اتاق برای یک نامه بروم. بعد هم مگر چقدر حقوق می‌دهند؟ آن را هم بگیرم باز باید بیایم در خیابان کار کنم. درد این است که ما زن‌ها بیشترمان هیچ‌چیز از خودمان نداریم، نه بیمه مستقل، نه حقوق بازنشستگی، نه ملک و املاک. این می‌شود که به وقت پیری باید کار کنیم و خرج زندگی مان را در بیاوریم.» نوک انگشتانش از بس نخ را محکم گرفته، نازک شده ولی باید باز هم لیف ببافد. «زن و مرد ندارد، آدم از جوانی باید دستش در جیب خودش باشد و کار و بار خودش را داشته باشد تا در سن پیری آواره کوچه و خیابان نشود.» 

 

 

«سالمند کارگری» در حال تبدیل شدن به یک معضل

علی دهقان‌کیا، رئیس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی استان تهران گفت که آمار دقیقی از سالمندان شاغل در بازار کار وجود ندارد، اما این پدیده با شرایط فعلی اقتصادی ایران و حقوق پایین بسیاری از بازنشستگان طبیعی است. «‌بیشتر از یک‌سوم بازنشستگان تامین اجتماعی حداقل‌بگیر هستند؛ یعنی باید با ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان در یک‌ماه زندگی کنند که بررسی‌ها نشان داده فقط کفاف ۱۰روز از ماه را می‌دهد و برای ۲۰ روز دیگر کسری دارند؛ بنابراین مجبور هستند که به شغل دیگری روی بیاورند.»

او سپس توضیح داد: «‌دوسوم مستمری‌بگیران حقوق متوسط بازنشستگی را دریافت می‌کنند که به‌خاطر تورم مداوم بخشی از آنها هم مجبور به‌کار در سن سالمندی هستند که تعداد آنها هم کم نیست. از طرفی چون توانایی و انرژی سالمندان برای کار کمتر از جوانان است، معمولا آنها را برای مشاغلی می‌پذیرند که درآمد کمی دارد. در مجموع وضعیت به‌گونه‌ای است که کمتر فردی پس از بازنشستگی به استراحت و تفریح می‌پردازد و می‌تواند در آرامش و رفاه کامل زندگی کند.» دهقان‌کیا افزود: «‌باید صندوق‌های بازنشستگی و سازمان تامین اجتماعی هرچه زودتر برای این معضل چاره‌ای بیندیشند وگرنه در کنار کار کودکان، شاهد اشتغال سالمندان هم خواهیم بود که برازنده آنها و ایران نیست.»

مقالات دیگر:بهترین خانه سالمندان تهران


به‌جای سینوفارم باید به سالمندان آسترازنیکا تزریق می‌شد

یازار :

+0 به یه ن

سلامت نیوز: کارشناسان به مردم توصیه می کنند، منتظر واکسن‌ با برند خاصی نمانند، نسبت به اثربخشی واکسن‌ها تردید نداشته باشند، هیچ کس ادعای صفر شدن مرگ و ابتلا پس از تزریق واکسن نکرده، میزان مرگ پس از دوز دوم پایین آمده است و اگر مرگ بعد از دوز دوم گزارش شده، الزاما به واکسن ارتباطی ندارد و به دلیل بیماری زمینه‌ای بوده یا می‌تواند به دلیل ابتلای افراد حین تزریق واکسن باشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، بیش از 6 ماه از آغاز واکسیناسیون در ایران می‌گذرد و با اینکه بر اساس اعلام وزارت بهداشت، تاکنون 16 میلیون و 986 هزار و 882 نفر دوز اول واکسن و کمی بیش از 6 میلیون و 150 هزار نفر دوز دوم را دریافت کرده‌اند، اما هنوز مسیر طولانی تا واکسینه کردن گروه هدف که 61 میلیون نفرند، مانده است. حالا در اوج پیک پنجم کرونا با غلبه کردن واریانت دلتا و با بالا رفتن میزان مرگ و ابتلا، تردیدهایی در ارتباط با واکسیناسیون ایجاد شده است. مردم نگران‌اند و این پرسش را مطرح می کنند که چرا برخی با وجود تزریق هر دو دوز واکسن، باز هم جانشان را از دست داده‌اند.

مقالات بیشتر:آسایشگاه سالمندان ستارخان

گروهی هم در انتظار ورود واکسن‌هایی با برندهای دیگر نشسته‌اند. در این میان انتشار گزارش‌هایی درباره میزان اثربخشی واکسن‌هایی که در ایران تزریق می‌شود، تردیدها را افزایش داده است. گزارش‌هایی که البته از سوی کارشناسان و متخصصان رد شده‌اند. در حال حاضر واکسن سینوفارم با اختلاف، بیشترین سهم را در سبد واکسیناسیون ایران دارد. این در حالی است که بر اساس جدیدترین نتیجه پژوهشی که درپرو انجام شده میزان اثربخشی این واکسن در برابر کرونا، 50 درصد است، اما واکسن آسترازنیکا که به طور محدودتری در کشور تزریق می‌شود، اثربخشی حدود 78.1 درصدی دارد. برخی حالا به دنبال واکسن‌های فایزر آلمانی و مدرنا هستند که گفته می‌شود اثربخشی بالاتری به ویژه در برابر جهش دلتا دارد. چند روز پیش بود که رئیس اتحادیه واردکنندگان دارو اعلام کرد که امکان واردات 20 میلیون دوز واکسن فایزر به ایران فراهم شده است و از سوی دیگر حتی امکان ورود 20 میلیون دوز واکسن جانسون اند جانسون، از طریق کووکس وجود دارد. انتشار همین خبرها، حالا به دغدغه جدیدی برای مردم تبدیل شده است. آنها میان هراس‌افکنی از واکسن‌های موجود در بازار، مرگ و ابتلا و انتظار برای واردات واکسن‌های با کیفیت‌تر باید دست به انتخاب بزنند.

شاید یکی از عواملی که واکسن‌هراسی را در جامعه پررنگ‌تر از قبل کرد، انتشار گزارشی تحلیلی - آماری در فضای مجازی از سوی مرکز مدیریت آمار و فناوری وزارت بهداشت بود که نسبت به مرگ‌ومیر افراد واکسن‌زده‌ هشدار ‌داد؛ گزارشی که در فضای مجازی و سایت‌های خبری انتشار وسیعی داشت و منجر به هراس عمومی شد؛ هر چند که حمید سوری، رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-19به محض انتشار این گزارش، تحلیل‌های آن را نادرست خواند و تأکید کرد که مرکز آمار وزارت بهداشت دچار سوگیری در تحلیل شده است. به‌گفته او، بخشی از داده‌ها خطا دارند، ولی الزاما نمی‌توان از آن داده‌ها نتیجه‌گیری کرد که واکسیناسیون تأثیرش روی مرگ «n» تعداد است. درحالی‌که در گزارش وزارت بهداشت به اعداد اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران استناد شده بود، اما روز گذشته این مرکز، ارائه این گزارش به وزارت بهداشت را رد کرد: «این سازمان تاکنون حتی جلسه‌ای در مورد واکسیناسیون کووید-۱۹ با وزارت بهداشت نداشته و خارج از آن تهیه چنین گزارشی با این محتوا اصلا جزو وظایف مرکز آمار ایران نیست.»

کارایی با اثربخشی واکسن، متفاوت است

سوری در همین زمینه با بیان این نکته که با افزایش مرگ در جامعه، تعداد فوتی‌های واکسن‌‌زده که در گروه‌های سنی بالایی قرار دارند و به بیماری‌های زمینه‌ای هم مبتلا هستند، افزایش پیدا می‌کند به همشهری می‌گوید: «تاکنون هیچ‌کس ادعا نکرده، احتمال خطر مرگ و ابتلا در واکسینه‌شده‌ها صفر است، اما این خطر صدها برابر در واکسن نزده‌ها بیشتر است. بررسی‌ها نشان می‌دهد تزریق واکسن به‌شدت احتمال مرگ را کم می‌کند، احتمال مرگ در واکسینه‌شده‌ها، یک در چند میلیون نفر است؛ درحالی‌که برای سایر افراد این میزان خیلی بیشتر است.» سوری درباره اظهاراتی مبنی بر اجتناب مردم از تزریق واکسن تا محقق شدن واردات واکسن‌هایی که گفته می‌شود اثربخشی بیشتری دارند، می‌گوید: «هم‌اکنون نباید سراغ چنین مسائلی رفت؛ چراکه با مطرح شدن این موضوعات جامعه دچار آشفتگی می‌شود. ما برای تکمیل سند واکسیناسیون در کشور تا پایان سال‌جاری تقریبا 200میلیون دوز واکسن نیاز داریم، مگر فایزر و مدرنا چه تعداد واکسن در اختیار ما قرار می‌دهند که بخواهیم با اتکا به آنها خودمان را از واکسن‌های موجود محروم کنیم؟ نباید امید واهی ایجاد شود. مردم باید آگاه باشند که میزان اثربخشی‌های اعلام شده درباره برندهای مختلف واکسن‌ها آنطور که اعلام می‌شود، نیست.» او به موضوع کارایی و اثربخشی واکسن‌ها اشاره می‌کند که 2موضوع متفاوتند: «کارایی در شرایط کارآزمایی در محیط مصنوعی و آزمایشگاهی برای گروه‌های سنی خاص بدون بیماری‌های زمینه‌ای و بی‌خطر، بررسی می‌شود. اما اثربخشی در شرایط عادی جامعه مدنظر قرار داده می‌شود و شامل تمام گروه‌های سنی با احتمال هرگونه بیماری زمینه‌ای و مشکلات دیگر است. تاکنون هیچ تولید‌کننده‌ای ادعا نکرده اثربخشی واکسن در جمعیت عمومی 95درصد است؛ چرا که اثربخشی همیشه کمتر از کارایی است.»

3دلیل برای نترسیدن از واکسن

عوامل مختلفی در واکسن‌هراسی‌ نقش دارد؛ از شایعه‌های مؤثر نبودن واکسن سینوفارم برای سالمندان در مقابله با ویروس دلتا تا اما و اگرهای ابتلا و مرگ پس از تزریق دوز دوم واکسن. مسعود صادقی، یکی از متخصصان شرکت فایزر در بلژیک است و با تحقیقاتی که درباره اثربخشی واکسن‌ها انجام داده درباره این موضوعات مطرح شده، به همشهری می‌گوید: «اخباری که درباره اثربخشی واکسن سینوفارم برای سالمندان در سویه دلتا منتشر می‌شود، به 3دلیل نباید منجر به هراس مردم شود؛ اول اینکه بخش زیادی از جمعیت سالمندان کشور واکسینه شده‌اند و اثربخشی واکسن در آنها رخ داده است، دوم اینکه ساختار ایمنی بدن افراد بالای 60سال به‌گونه‌ای است که ایمنی به‌صورت آرام‌تر در آنها رخ می‌دهد و نکته سوم اثربخشی پایین تمام واکسن‌ها در برابر سویه دلتاست.»

به‌گفته او، این مسئله نباید منجر به ایجاد حساسیت نسبت به استفاده از برند خاصی از واکسن شود: «در تمام کشورها افراد بدون توجه به نوع واکسن، اقدام به تزریق می‌کنند. به هر حال بخشی از تفاوت برندها، جنبه تبلیغاتی دارد و بخشی هم واقعیت است، اما آنچه تفاوت زیادی ایجاد می‌کند زدن یا نزدن واکسن است.»

او ادامه می‌دهد: «گزارش‌هایی درباره مرگ افرادی که هر دو دوز واکسن را دریافت کرده‌اند، وجود دارد، اما تعداد این افراد، حدود یک در 10میلیون نفر است، اما همین عدد برای افرادی که واکسن نزده‌اند، بسیار بالاتر است.»

با انتشار اخباری مبنی بر ورود برخی واکسن‌هایی که تا کنون به ایران وارد نشده و اکنون گفته می‌شود در آینده نزدیک به بازار خواهد آمد، خیلی‌ها فارغ از رسیدن سن‌شان به گروه‌های اعلام شده برای واکسیناسیون، منتظرند تا همان واکسن را تزریق کنند؛ درحالی‌که صادقی تأکید می‌کند که هیچ پیش‌بینی از آینده شیوع کرونا و نحوه درگیر کردن افراد وجود ندارد. برخی از قربانیان اگر تنها 5روز زودتر واکسن دریافت کرده بودند، شاید مرگ‌شان رقم نمی‌خورد: «‌پروسه خرید واکسن نه برای ایران که برای تمام کشورهای دنیا زمان‌بر است.»

به‌گفته او، تمام واکسن‌های موجود در دنیا چه کرونا و چه دیگر واکسن‌ها از پلتفرم‌های مختلفی تشکیل شده‌اند؛ یعنی روش‌های تولید مختلفی دارند، اما هیچ‌کدام باعث ایجاد بیماری نمی‌شوند. امکان ندارد تزریق واکسن کرونا فرد را به کرونا مبتلا کند. اگر نشانه‌هایی پس از تزریق مشاهده می‌شود، واکنش سیستم ایمنی بدن فرد است. او تأکید می‌کند: «گاهی اتفاق می‌افتد که فرد درست زمانی که ویروس کرونا در بدنش وجود دارد، واکسن تزریق می‌کند و همین مسئله سبب می‌شود تا او با نشانه‌های وخیمی مواجه شود. بعضی مواقع هم افراد پس از تزریق واکسن، دیگر خود را ملزم به رعایت پروتکل‌های بهداشتی نمی‌بینند. واکسن‌ها برای کاهش میزان مرگ و بستری در بیمارستان تولید شده‌اند، نه ریشه‌کن کردن بیماری؛ به همین دلیل رعایت پروتکل‌ها بعد از تزریق دوز دوم بسیار مهم است.» او در ادامه درباره خرید واکسن فایزر از سوی ایران هم می‌گوید: «شرکت فایزر 157شعبه در دنیا دارد و همراه با شرکت بیون‌تک آلمان که کار تحقیقاتی و توسعه این واکسن را انجام داده فعالیت مشترک در تولید این واکسن دارند. بخش عمده‌ای از واکسن‌های فایزر هم در بلژیک تولید می‌شود و 2شرکت امیدوارند تا پایان سال میلادی 3میلیارد دوز واکسن برای عرضه در کل جهان تولید کنند که اکنون بیش از 1.5میلیارد دوز آن محقق شده است. اینکه مردم دوست دارند یک برند خاص را تزریق کنند، اتفاق بدی نیست، اما نباید این انتظار به تهیه واکسن از مجامع خصوصی و قاچاق منجر شود. ما گزارش‌های بسیاری تأسف‌باری از تزریق واکسن‌های تقلبی دریافت کرده‌ایم و من از مردم می‌خواهم که به سیستم بهداشت کشور اعتماد کرده و واکسن‌ را تنها از مراکز مورد تأیید وزارت بهداشت دریافت کنند. رفتن و تهیه واکسن با هر برندی از مراکز غیرقانونی می‌تواند مشکل‌ساز شده و نباید فرصتی برای سوءاستفاده در این زمینه فراهم شود.»

چرا گروهی از واکسینه‌شده‌ها جان باختند

محمدرضا هاشمیان، فوق تخصص مراقبت‌های ویژه و استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی هم به همشهری می‌گوید: «بررسی‌ها در دنیا نشان داده است که میزان مرگ‌ومیر در میان افرادی که هر دو دوز واکسن را دریافت کرده‌اند، بسیار پایین آمده است. حتی در ارتباط با جهش دلتا هم واکسن‌های مختلف، کارایی‌هایی نشان داده‌اند. آخرین مطالعه‌ای که در پیش مقاله‌ای در بلومبرگ آمده، عنوان شده که واکسن فایزر در برابر دلتا، نزدیک به 90روز می‌تواند ایمنی ایجاد کند و واکسن آسترازنیکا، بیش از 90روز. میزان کارایی واکسن‌ها در ارتباط با سوش‌های مختلف، می‌تواند متفاوت باشد، اما اعتقاد دنیا این است که تزریق هر واکسنی می‌تواند در نجات جان آدم‌ها مؤثر باشد.»

او می‌گوید تنها کشوری که مردم و مسئولانش تا این میزان روی برند واکسن‌ها حساسیت دارند، ایران است. این حساسیت هم از مسئولان نظام سلامت شروع شد و به بخش‌های دیگر سرایت کرد. در یک دوره‌ای هم برخی کارشناسان نظرات شخصی خود را در ارتباط با واکسن‌ها مطرح کردند و منجر به دامن زدن به این موضوع شدند: «آمارهای کشوری نشان می‌دهد، میزان مرگ در میان افراد سالمند و غیرسالمندی که واکسن تزریق نکرده‌اند بسیار بالاتر از واکسینه شده‌هاست، اما مشکلی که در ایران پیش آمد، تأخیر در واردات واکسن و روند کند واکسیناسیون است که منجر شد ما نسبت به کشورهای دیگر عقب بیفتیم و میزان مرگ‌های ما از آنها بسیار بیشتر شود.»

هاشمیان تأکید می‌کند برای افزایش ایمنی، کشور نیازمند حجم بالای واکسن و سرعت زیاد است: «باید در مراکز درمانی، واکسیناسیون به‌طور شبانه روز انجام شود، مسئله ما این بود که وقتی سالمندان را واکسینه کردیم، آنها از سایر گروه‌های جامعه دوباره ویروس را دریافت کردند و منجر به وخامت حالشان شد؛ درحالی‌که اگر سرعت واکسیناسیون گروه‌های سنی دیگر هم بالا بود، این ویروس به این شکل منتقل نمی‌شد. همین مسئله سبب شد تا افراد بگویند بعد از واکسن مبتلا شده‌اند و نسبت به تأثیرپذیری واکسن، ابهام و شک ایجاد شود.» او به نکته دیگری اشاره می‌کند و آن هم واکسیناسیون افراد بدون بررسی ابتلای آنها به کروناست:«زمانی که افراد برای واکسیناسیون مراجعه می‌کنند شرح حال مناسبی از آنها گرفته نمی‌شود، فرد واکسن می‌زند درحالی‌که مبتلا به کروناست یا در همان صف‌های شلوغ واکسیناسیون، هم مبتلا می‌شود و هم واکسن می‌زند. اثربخشی واکسن در همه جای دنیا، قابل‌قبول است و تنها در ایران است که با شک و شبهه مواجه شده است؛ بنابراین نباید کارکرد واکسن را تقلیل داد. باید مردم را تشویق کرد.» او تأکید می‌کند که باید هر چه سریع‌تر گروه‌های سنی مختلف واکسینه شوند، در این صورت است که میزان مرگ تا دو، سه‌ماه آینده، روی عدد پایین‌تری قرار می‌گیرد: «باید سرعت واکسیناسیون در ایران به دنیا نزدیک شود و این اتفاق باید تا 3‌ماه آینده رخ دهد تا میزان مرگ‌ها پایین بیاید. شمار مرگ‌های ما نسبت به دنیا خیلی بالاست و باید این میزان کم شود.»

 

به‌جای سینوفارم باید به سالمندان آسترازنیکا تزریق می‌شد

علیرضا ناجی، رئیس مرکز تحقیقات ویروس‌شناسی بیمارستان مسیح دانشوری بی‌کیفیت بودن واکسن‌های موجود در کشور را تأیید نمی‌کند، اما به نکته دیگری اشاره می‌کند: «برای گروه‌های سنی بالا به‌علت پیری ایمونولوژی باید واکسن‌هایی استفاده شود که از قدرت ایمن‌زایی بالاتری برخوردار باشد. چیزی که در کشور ما رخ داد و به‌دلیل محدودیت‌ و در دسترس نبودن آسترازنیکا، واکسن سینوفارم برای بالای 65ساله‌ها و سالمندان مورد استفاده قرار گرفت.»

به‌گفته او، در گذشته مطالعات زیادی درباره اثربخشی این واکسن در سالمندان وجود نداشت، اما بعد از مطالعات، مشخص شد که این واکسن در گروه سنی بالای 60سال اثربخشی مناسب ندارد. این موضوع باعث شد تعدادی از سالمندان با وجود دریافت 2 دوز از این واکسن در شیوع گسترده واریانت دلتا به بیماری شدید مبتلا و حتی در آی‌سی‌یو هم بستری شوند.

سلامت نیوز: چرا گروهی از واکسینه‌شده‌ها جان باختند؟/به‌جای سینوفارم باید به سالمندان آسترازنیکا تزریق می‌شد

مقالات دیگر:آموزشگاه تارغرب تهران


  • [ 1 ]